سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم

با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه               با خبر باش که من غرق گناهم هر شب


 

خدایا گله ای دارم که میخواهم فقط به تو بگویم ، چه بگویم که ناگفته میدانی و جای دروغ ندارم که تو دستم را میخوانی ...
خدایا چه بگویم به ابر که نمی بارد جزء به فرمان تو ، و چه بگویم به دل که نمی بازد جزء به فرمان عشق .
خدایا از تو میخواهم که جلوی چشمانم سدّی بسازی تا اشکهایی که برای عشقم ریخته ام جمع شود تا اگر روزی به او نرسیدم ، در دریای اشکهایم غرق شوم و آن روز را نبینم .
خدایا چگونه به خورشید بگویم نتابد ، که سوز عشق مرا بس است و چگونه ز عشقم دل بکنم که مرا همچون نفس است .
خدایا به من بگو چرا عشق را آفریدی ، نه اصلا بگو چرا من در سوز عشق باید بسوزم ، نه بگو اگر قسمت نیست به او برسم ، چرا او را سر راه من قرار دادی که حالا بگویی قسمت نیست .
اصلا قسمت یعنی چی ؟
خدایا جواب اینها را تو میدانی و ما نمی دانیم ، پس تو را قسم میدهیم به دعا و نمازی که میخوانیم ، که هر عاشقی را به معشوقش برسان .
خدایا میدانم که تو مرا دوست داشته ای که عاشقم کردی و تو را سپاس میگویم ، گرچه به عشقم نرسم ، همان بس که
نگاهم کردی
.


 

همه شب صورت خود را به خدا خواهم کرد    از خدا خواهـــش دیـــــدار تو را خواهم کرد
تا که جان دارم و بر سینه نفـــــس می آید         بر تو و عشق تو ای دوست وفا خواهم کرد



[ جمعه 89/2/10 ] [ 7:50 عصر ] [ حامد ابراهیمی ]

نظر

::

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه