سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم

یک زوج در اوایل شصت سالگی در یک رستوران کوچک، سی و پنجمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفته بودند.
ناگهان یک پری کوچولوی قشنگ سر میزشون ظاهر شد و گفت: چون شما سالها به خوشی با هم زندگی کردید و در تمام این مدت به هم وفادار موندید، هر کدومتون میتونید یک آرزو کنید.
خانم گفت: اوه! من میخواهم به همراه همسر عزیزم، به دور دنیا سفر کنم.
پری کوچولو چوب جادواش را تکان داد و دوتا بلیط برای خطوط مسافربری در دستش ظاهر شد.
حالا نوبت مرد بود. چند لحظه فکر کرد و رو به همسرش کرد و گفت: خوب! تو آرزوی عاشقانه ای کردی ولی چنین موقعیتی فقط یکبار در زندگی آدم اتفاق می افتد. بنابراین با تاسف باید بگویم که آرزوی من این است که همسری سی سال جوانتر از خودم داشته باشم.
خانم و پری کوچولو واقعا ناامید شده بودند، ولی آرزو ، آرزوی دیگه
!!!!!!!!!
پری، چوب جادواش را چرخاند و آقا 90 ساله شد.
پیام اخلاقی این داستان:
مردها شاید موجودات ناسپاسی باشند، اما پری ها مونث هستند .



[ شنبه 89/12/7 ] [ 10:26 صبح ] [ حامد ابراهیمی ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه