سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم

چند وقت پیش سازمان سیا (سازمان جاسوسی آمریکا) شروع به گزینش فرد مناسبی برای انجام کارهای تروریستی خود کرد. این کار بسیار محرمانه و در عین حال مشکل بود. بطوری که آزمون های بیشماری از افراد گرفته شد و سوابق تمام افراد حتی قبل از آنکه تصمیم به شرکت کردن در دوره ها بگیرند، مورد بررسی قرار گرفت.
پس از بررسی موقعیت خانوادگی و آموزش ها و آزمون های لازم، 2 مرد و یک زن از میان تمام شرکت کنندگان برای این کار مناسب تشخیص داده شدند.
در روز آزمون نهایی مامور سیا یکی از شرکت کنندگان را به دری بزرگ نزدیک کرد و در حالی که اسلحه ای را به او داد گفت: ما باید بدانیم که تو همه ی دستورات ما را در هر شرایطی اطاعت میکنی. حال وارد این اتاق شو و همسرت را که بروی صندلی نشسته است، بکش!!!!!
مرد نگاهی وحشت زده به او کرد و گفت: حتما شوخی میکنی؟ من هرگز نمیتوانم به همسرم شلیک کنم. مامور نگاهی کرد و گفت: پس شما فرد مناسبی برای این کار نیستید.
نوبت مرد دوم و اجرای همین دستور شد. مرد دوم کمی بهت زده به آنها نگاه کرد، اما اسلحه را گرفت و وارد اتاق شد. برای مدتی در همه جا سکوت برقرار بود و پس از پنج دقیقه مرد با چشمانی اشک آلود از اتاق خارج شد و گفت: من سعی کردم به او شلیک کنم امانتوانستم ماشه را بکشم و به همسرم شلیک کنم. حدس میزنم که من فرد مناسبی برای این کار نباشم.
مامور سیا پاسخ داد: همین طور است، همسرت را بردار و به خانه برو.
حالا تنها خانم شرکت کننده باقی مانده بود. آنها او را به سمت همان در و همان اتاق بردند و همان اسلحه را به او دادند.
خانم، اسلحه را گرفت و بلافاصله وارد اتاق شد. حتی قبل از آنکه در اتاق بسته شود، آنها صدای شلیک 12 گلوله را یکی پس از دیگریشنیدند. بعد از آن سر و صدای وحشتناکی در اتاق بلند شد. آنها صدای جیغ شوهر آن خانم ، کوبیده شدن به در و دیوار و ... را شنیدند. این سر و صداها برای چند دقیقه ای ادامه داشت. سپس همه جا سکوت شد و در اتاق خیلی آهسته باز شد و خانم در درگاه در ظاهر شد.
او در حالی که عرق را از پیشانی اش پاک میکرد گفت: شما باید می گفتید که گلوله ها مشقی است. من مجبور شدم شوهرم را آنقدر با صندلی بزنم تا بمیرد!!!!!!!!!



[ شنبه 89/12/7 ] [ 11:2 صبح ] [ حامد ابراهیمی ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه