غنچه با دل گرفته گفت :
زندگی لب ز خنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت :
زندگی شکفتن است ، با زبان سبز راز گفتن است
گفتگوی غنچه و گل از درون باغچه باز هم به گوش میرسد
راستی تو چه فکر میکنی؟
کدام یک درست گفته است؟
من که فکر میکنم ، گل به راز زندگی اشاره کرده است
هرچه باشد او گل است
گل یکی ، دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است
[ دوشنبه 89/5/18 ] [ 12:45 عصر ] [ حامد ابراهیمی ]
غنچه با دل گرفته گفت
زندگی لب ز خنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت : « زندگی شکفتن است ، با زبان سبز راز گفتن است »
گفتگوی غنچه و گل از درون باغچه ، باز هم به گوش می رسد
راستی تو چه فکر میکنی ؟
کدام یک درست گفته اند ؟
من که فکر میکنم گل به راز زندگی اشاره کرده است
هر چه باشد او گل است
گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است
زندگی لب ز خنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت : « زندگی شکفتن است ، با زبان سبز راز گفتن است »
گفتگوی غنچه و گل از درون باغچه ، باز هم به گوش می رسد
راستی تو چه فکر میکنی ؟
کدام یک درست گفته اند ؟
من که فکر میکنم گل به راز زندگی اشاره کرده است
هر چه باشد او گل است
گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است
[ سه شنبه 88/7/14 ] [ 3:59 عصر ] [ حامد ابراهیمی ]
::